رفتی و در این خانه دگر همهمه ای نیست
از شعر محبت، غزلی، زمزمه ای نیست
گویی که خزان آمده در باغ و سرایت
در خانه مهرت خبر از چلچله ای نیست
بی مهر رخت یاس در این باغچه پژمرد
بین تو و خورشید بجز فاصله ای نیست
تصنیف صدای تو پر از عشق و صفا بود
بعد تو، غزلهای مرا قافیه ای نیست
چو اهل بهشت گشتی و همسایه زهرا
از هجر غم انگیز تو دیگر گله ای نیست
دیارم نیچکوه...برچسب : نویسنده : diyaramnichkooho بازدید : 131